دکتر حسن عباسی
Visits Count ۱۵۸جلسه ۱۰۱ کلبه کرامت دکتر عباسی مهندسی منازعات قسمت ۵ اقدامات سلب داخلی
۱
جلسه ۱۰۱۰ کلبه کرامت
مهندسی منازعات قسمت ۵
این قسمت در مورد برخورد های سلبی داخلی است: در ۹۰ درجه سوم شبکه مهندسی منازعات فقط به حریف و دشمن نگاه می کنیم و با گروه خودی و شریک و رقیب نمی پردازیم. در این قسمت پلیس و نیروهای نظامی بازیگران اصلی هستند.
وظیفه ی آن ها ناموس بانی - نفس بانی و مال بانی است. ناموس هر چیزی است که یک قوم با آن شناخته می شود. مثلا اگر کشور ما به دین شناخته می شود دینداری ناموس مردم ماست.
منازعات در سه مرحله لطیف و رقیق و کم شدت است.
نیروها از منازعه لطیف تا کم شدت عبارتند از . نیروهای انضباطی و اطلاعاتی . امنیتی انتظامی . آگاهی و ضربت.
در سطح اول هدف بیمه است. دکترین عملیات تامین اجتماعی . درآمد و تولید ثروت از ویژگی های مثبت است ولی اگر از اندازه ای بیشتر شود نیاز است که با اقدامات سلبی جلوی آن ها گرفته شود.
علت ظلم به مسلمانان طبق گفته امام علی جنگ با دشمن در خانه خود است. حالا چه در صحنه نظامی و چه در صحنه فرهنگی . همانطور که در کشور ما رخ داده است. ما که در دانشگاه های خود با فرهنگ غربی و مدرنیسم می جنگیم باید این گونه ذلیل شویم.
مرحله بعدی تکاثر ثروت است. یعنی بیش از نیاز شروع جمع به آوری ثروت می کند. برای این کار دین مفاهیمی مانند خمس و زکات را وضع کرده اند تا از این انباشت ثروت جلوگیری کند.در مرحله بعد که مردم به صورت اختیاری زکات و خمس را نمی دهند دولت مجبور به گرفتن ثروت به اسم مالیات از مردم است. پرداخت اختیاری خمس و زکات توسط خود مردم می شود یک رفتار نهادی ولی گرفتن مالیات به زور توسط نیروهای دولتی می شود نمونه ای از یک حرکت سازمانی.
با گرفتن مالیات و زکات و خمس شروع به پرداخت حق هر کسی به خودش می شود. که می شود قسط. برای این کار تبیین . تضمین و تامین حق هر کسی باید انجام شود.
در این صورت عدالت مالی رخ داده است.غنا و تقوا با هم جمع نمی شوند. نمی گوییم غنا و فرهنگ چرا که ثروت فرهنگ خاص خودش را دارد اما این فرهنگ تقوا نیست.
مردم سالاری به این معنی نیست که مردم هر چیزی که خواستند به آن ها داده شود. این می شود هوای نفس سالاری.
مردم سالاری واقعی یعنی این که مردم آن چه را که حق واقعی خودشن باشد تشخیص دهند و آن را بخواهند. مهم نیست که به آن برسند یا نه همین که حق واقعی خود را بخواهند یعنی ملتی زنده اند.
گام دومی بازرسی است. مراحل ستادی عبارتند از سیاست گذاری - طرح - برنامه - اجرا و نظارت و کنترل است.
وظایف بازرس کار نظارت و کنترل است.
بازرسی تنها در شرایط زیر امکان پذیر است.
۱- شایستگی و برخورداری تیم اجرا ۲- وجود برنامه رسمی
بازرس در مرحله اول باید با عینک خوشبینی به همه چیز نگاه کند.
سپس نواقصی کار را باید ببیند. نواقص مشکلاتی هستند که مربوط مدیر نیست.
سپس باید معایب را ببیند.
با این کار عدالت اداری رقم می خورد.
در مرحله سوم با سیاست بیداری روبرو هستیم.بیداری هر کشور از سیستم اطلاعاتی آن است.
اولین وظیفه سیستم اطلاعاتی کنترل مردم است. به این معنی که بتواند که بداند هر کسی کجاست و چه کار می کند . مانند سیستم یک پارچه دوربین ها ، تخصیص کد ملی . رصد دوربین های راهنمایی رانندگی و …
دوم باید از اندیشه حریف و دشمن خود آگاهی داشته باشد که چگونه می اندیش. این مرحله فقط به به سیستم های اطلاعاتی خلاصه نمی شود بلکه تمام مردم یک جامعه باید از دشمن خود آگاهی داشته باشند.
مهمترین کتاب ها در این زمینه . جنگ جهانی چهارم دامارانژ - سرهنگ لارنس و خاطرات مستر همفر است.
این قضیه فقط مختص به دشمن نیست. در مورد حریف هم همین کار را باید کرد. برای مثال اینکه افرادی در جامعه خلاف می کنند، مالیات نمی دهند و از چراغ قرمز عبور می کنند باید ببینیم چطور فکر می کنند و علت این کار چیست.
و البته باید این را در نظر داشت که اخرین مرحله از ماموریت یک جاسوس انتشار خاطرات خود است.
در مرحله بعد که دشمن و طرز تفکر او را شناختیم باید نیت او را بشناسیم. یعنی بدانیم چه نقشه ای دارد و چه زمان و کجا این نقشه را میخواهد پیاده سازی کند.
برای مثال اینکه امریکا مدام به دنبال تصویب قطع نامه هایی علیه ا یران است . در حالی که این قطع نامه ها به صورت کوتاه مدت هیچ اثری یا بر کشور ندارند و یا اثر خیلی کمی دارند. هدف اصلی دشمن چیست.
دشمن می خواهد با تصویب این قطع نامه ها از بند هفت سازمان ملل بر علیه ایران استفاده کند و این را کشور مضر معرفی کند و در زمانی که توانایی داشت بتواند بدون تصویب جهانی به ایران حمله کند. مطمئنا امروزه توانایی نظامی و اقتصادی حمله به ایران را ندارد ولی این هدف و آرزو را در سر دارد. در نتیجه برای آن روز برنامه ریزی می کند.
در نتیجه در مرحله سیستم اطلاعاتی هدف جمع اوری داده پردازش و انتشار نتایج آن است.
همان طور که در کیک اطلاعاتی اشاره کردیم. آگاهی و investigation برای حریف است و از جز به کل می رسد.
اما inteligence برای دشمن است و از کل به جز می رسد.