دکتر حسن عباسی
دفعات بازدید ۵۱۷جلسه ۱۱۱ کلبه کرامت دکتر عباسی امنیت فرهنگی
۱
جلسه ۱۱۱ کلبه کرامت
دکتر عباسی
امنیت فرهنگی
در تمام تاریخی که فلسفه وجود داشته همیشه از وجود و چیستی پرسیده است. ولی چون نتوانسته به آن برسد در موجود و متریالیسم افتاده است. ولی حکمت همیشه به دنبال پرسش از کیستی بوده است.
فلسفه از آرخه شروع کرد و درخت فلسفه بر پایه متافیزیک و فیزیک رشد کرد در نتیجه تمام علوم و شاخه های منتج شده از این درخت از فیزیک تغذیه می شود. پس نمی توان توقع ماورا از آن داشت . حتی علومی مانند الهیات نیز از این شاخه تغذیه می شوند. نسبت بین فرهنگ و فلسفه چیست . در حقیقت فرهنگ روح این درخت است.
در گذشته آموزش عمومی وجود داشته به نام پایدیا . علوم کلی که برای زندگی به افراد آموزش داده می شد.
عصر ارسطو زمانی بود که حد اشباع اول رخ داد. تمام علوم و مفاهیمی که بعدا به وجود آمد ریشه در این دوران داشته اند و ترکیبی از آن ها بود.
روند حرکت از طبیعت به سمت ابژه و سپس ساخته شدن سوژه در ذهن و در نهایت آموزش این سیر به عنوان کالچر و فرهنگ است.
در نتیجه نمی شود در مورد مسائل غیبی کار فرهنگی کرد. چرا که قابلیت این سیر حرکتی برای مفاهیم غیبی و ماورایی وجود ندارد.
عصر کنونی نه با طبیعت کار دارند و نه با اژه و نه سوژه بلکه تمام مسیری که گذشتگان رفته اند را تعلیم می دهند. تنها نتیجه را به دانش آموزان می گویند.
کلمه فرهنگ به خودی خود بار معنایی حسن و قبح ندارد . ما در فارسی از مفهومی به نام ادب استفاه می کنیم.
کسی که کار فرهنگی می کند در حقیقت کشاورز است ولی کسی که کار ادبی می کند مادر است و در حال تربیت یک جنین و کودک است.