جلسه ۶۷

جامعه قضایی

بررسی اینکه قضاوت خوب است یا بد. آیا این یکی از تفاوت های انسان و حیوان است. حد و حدود قضاوت کجاست و بر چه اساسی باید قضاوت کرد.

قضاوت باید بر اساس قانون شد. و قانون بر اساس حق . و حق در مقابل باطل است.

هر چه که حق است باید قانون باشد نه اینکه هر چه که قانون شد حق است.اما راه حل تشخیص حق از باطل چیست.

طبق گفته قرآن فرقان راه تشخیص حق از باطل است و موهبتی الهی است که در عوض تقوا داده می شود.

در نتیجه انسان غربی که به تقوا اعتقاد ندارد و قانون گذاری می کند بر اساس فرقان و حق نخواهد بود.

تصمیماتی که استراتژیست میگیرد بر اساس قانون است و پسا قانون است. اما اندیشه دکترینال پیشا قانون ا ست و بر اساس آن قانون نوشته می شود.

اینکه یک کشور بتواند قانون اساسی اختصاصی خود را داشته باشد نیازمند این است که اندیشه دکترینال داشته باشد و مستقل فکر کند. نه اینکه قانون اساسی کشور های دیگر را کپی برداری کند.

قضاوت باید بر اساس سه حق نفس ناس الله انجام شود. بر اساس قضاوت حکم صادر می شود و حکومت می شود. در نتیجه حکومت باید از حق شروع شود.

تفکیک قوای منتسکیه بر اساس سیستم ارگانیکی است. که سه قوه مقننه قضاییه و مجریه وجود دارد. در سیستم های بیولوژیکی چنین تفکیکی نداریم.

قضاوت شان امامت و در جامعه بیولوژیکی مربوط به ساقه نخاع است. در بدن بخشی برای قضاوت نداریم. این مغز است که اطلاعات را میگیرد پردازش می کند و دستورات را می دهد.

در جامعه ای که پلیس و سیستم قضات فربهی داشته باشد نشان دهنده این است که عدالت در این جامعه نهادینه نشده است. چرا که در جامعه ای که مردم ذاتا عدالت جو باشند نیازی به چنین سیستم های فربهی نداریم.

روش ویروس ایدز در نابودی انسان از بین بردن قوه فرقان سلول های سفید و سیستم ایمنی است . یعنی به جای حمله به سیستم ایمنی و نابودی آن قوه تشخیص حق و باطل را از بین می برند.