جلسه ۴۵

مدیریت بحران

در مورد یک پدیده مثل خودرو حدود ۱۰ دانشمند نظریه پردازی کرده اند. چند هزار نفر نظام ساز وکسانی بودند که در کارخانه ها این خودرو رو ساخته اند . ولی ۱۰ میلیون فرد در سطح جامعه این خوودرو ها را مدیریت می کنند و آن ها را می رانند. در نتیجه رابطه دانشمندان با نظام ساز ها و مدیران به این گونه هست.

۱ فیلسوف ممکن است برای صد سال یا بیشتر نیاز های فکری یک جامعه را پاسخ گو باشد.

تعریف بحران چیست. هگل آن را پاسخی کهنه برای یک پرسش نو می داند.

تعریف دیگری برای بحران را می تواند حالتی برای سیستم تعریف کرد که از حالت آرامش - تنش - تشنج و بحران تشکیل شده است.

یک طراح باید بتواند برای یک سیستم بازه ی هر کدام از این حالت ها را تعریف کند.

ریشه لغات نقد و بحران یکی است.در حقیقت نقد برای آن است که فرد به بحران نرسد.

ما سه نوع مدیر بحران داریم. مدیریت بحران برای مسائل فرهنگی . یا مسایل سیاسی اجتماعی و یا مدیریت بحران برای بحران های طبیعی .

در بینش دینی همان طور که گفتیم تنها یک تهدید مرکب وجود دارد و آن حیا زدایی است.

ایمان الهی به تقوای الهی می رسد و تقوا با حیای الهی. حالا این تقوا می تواند در جلوت باشد و یا در خلوت. این تقوا ها منجر به حیای خلوت و حیای جلوت می شود. ویروس لسه فر وقتی به یک فرد حمله می کند از حیای خلوت شروع می کند و جامعه کم کم از حالت ارامش - تنش به تشنج و بحران خواهد رسید.

مدیریت بحران در حوزه روند بنیادی.از حوزه اندیشه شروع میکند و به دنبال حل مشکلات بنیادی در اندیشه است و بحران را از آن جا شروع به حل کردن می کند.

مدیریت بحران در حوزه مدیریت بقا به دنبال حفظ بقاست. و با حفظ وضع نامطلوب موجود و جلوگیری از بد تر شدن شرایط در حوزه های اندیشه سیستم و مدیریت کار می کند و سپس پس از اتمام این فاز وارد ثبیت وضع مطلوب می شود.

در مدیریت بحران حوزه روند طیفی کل وضعیت بحران در تمام سطوح اندیشه سیستم و مدیریت در دو وضع مطلوب و نا مطلوب رفع می شود و سپس وارد فاز تشنج و تنش می شود.