دکتر حسن عباسی
Visits Count ۴۰۲جلسه ۹۸ کلبه کرامت دکتر عباسی در مورد کلبه شهرزاد و هزار و یک شب
۱
جلسه ۹۸ کلبه کرامت
کلبه شهرزاد
این جلسه در مورد داستان هزار و یک شب و بررسی ابعاد مختلف انسانی است. سراینده این داستان قطعا ابعاد مختلف وجوه انسانی را می شناخته و به زیبایی آن ها را در قالب داستان به تفسیر کشیده است.
داستان در مورد دو برادر پادشاه هست به نام های شهرزاد و شاه زمان . برادر کوچکتر شاه زمان تصمیم میگیرد به دیدار. برادر خود برود ولی در میان راه متوجه می شود کادویی که برای برادر خود در نظر گرفته بود را فراموش کرده است. در نتیجه به کاخ خود باز میگردد و متوجه می شود همسرش در حال خیانت به او با یکی از بردگان سیاه خود است. در نتیجه هر دو را می کشد و ناراحت به پیش برادر خود می رود. پس از مدتی متوجه می شوند همسر شهریار نیز با یکی از غلامان سیاه خود به او خیانت می کند در نتیجه هر دو برادر سر به بیابان می گذارند.
در کنار دریا متوجه می شوند آب به کناری می رود و از میان آب دودی به هوا بر می خیزد و عفریتی از آب بیرون می آید. عفریت صندوقچه ای آهنی داشت که آن را باز می کند و از داخل آن عروسی زیبا بیرون می آورد که در شب عروسیش آن را دزدیده بود. عفریت سپس سر بر بالین زن می گذارد و زن او را نوازش می کند. در این میان دو برادر مخفی شده بودند و این ماجرا را تماشا می کردند. زن که متوجه دو برادر می شود ان ها را به سوی خود فرامی خواند و سر عفریت را به کنار گذاشته و با آن ها به عشق بازی مشغول می شود و در آخر از هر کدام از آن ها انگشتری به یادگار میگیرد و در کیسه ای می اندازد که بیش از ۵۰۰ انگشتر دیگر وجود دارد. و می گوید برای انتقام از این عفریت دست به این کار می زند.
دو برادر. که به مکر زن پی می برند یکی شاه زمان سر به بیابان می گذارد و عزلت گیری می کند ولی شهریار به کاخ خود باز میگردد. تمام غلامان و همسرش را می کشد و هر شب یک دختره باکره را به قصر خود می آورد و یک شب با او می گذراند و صبح او را نیز می کشد.
در این میان نوبت به شهرزاد می رسد که خواهر داشت به اسم دنیازاد. شهرزاد برای نجات جان خود و رسیدگی به خواهرش از شهریار می خواهد برایش داستانی تعریف کند و تا زمانی که داستانش تمام نشده است او را نکشد.
این داستان گویی هزار و یک شب به طول می انجامد و در طول این مدت شهرزاد سه فرزند برای شهریار به دنیا می آورد و در نهایت شهریار از کشتن او صرف نظر می کند. شاه زمان نیز خواهر شهرزاد را به همسری می گیرد و به خوبی و خوشی زندگی می کنند.
در این داستان چند کلبه وجود دارد. کلبه شهریار و همسرش. کلبه شاه زمان و همسرش . کلبه عفریت و همسرش. کلبه شهرزاد و خواهرش.
شهریار نماد روح انسان است. و شاه زمان نماد دنیا جسم انسان. شهرزاد نماد عقل است. دو همسر قبل شاهان نفس مزینه و مسوله بودند و زن عفریت نفس اماره . عفریت خود دنیاست که هرچقدر بخواهی از. آن انتقام بگیری. بیشتر به خود ظلم کرده ای. سه فرزندی که شهرزاد برای شهریار به دنیا می آورد نفس ناطقه - ملهمه و مطمینه است.
گام چهارم مهندسی منازعات درونی در مورد فواد است. این مسیر از تقوا می گذرد و به یقظه و بیداری می رسد و انسان می بیند و فرقان پیدا می کند.
فلسفه هنر در قرآن همان حق است که هر چیزی باید در جایگاه حق باشد و عدل محقق شود. در نتیجه همه چیز زیبا خواهد بود و این علم الاستحسان و زیبایی شناختی است. یعنی جایگاه هر چیزی را بدانی و تشخیص بدهی.
در این مرحله عدالت فرقانی در روح انسان تشکیل می شود.
گام پنجم توبه است.در این مرحله شکر و صبر تهذیب و زهد و خوف و رجا وجود دارد.و در نهایت به اخلاص و استقامت توکل می رسد.
متغیر در این مرحله فلاح است که هر کسی تزکیه کند قطعا به فلاح می رسد