شیطان بنا به گفته ی خدا دشمن مبین انسان است.

روابط بین انسان ها چهار مرحله دارد.

خودی- شریک - رقیب - دشمن.

رابطه ی بین ما و دشمن در عدم یک دیگر است. یعنی هدف دشمن و ما در نبود یکدیگر است.

شیطان از خود چیزی ندارد. و هیچ بدیلی ارائه نمی دهد . از دو نفس انسان استفاده می کند یکی نفس مسوله و دیگری نفس مزینه . استراتژی شیطان استفاده باطل برای جایگزینی در واقعیت به جای حقیقت است.

یعنی یک چیزی داریم به اسم حقیقت . و یک چیزی به نام باطل. حالا یا حقیقت می تواند به واقعیت برسد و یا باطل به حقیقت برسد.

شیطان استاد مدیریت استراتژی است. مدیریت استراتژی یعنی رساندن پیغام و انجام هدف خود با سرمایه ها و انرژی دیگران.

۱۲۴ هزار پیامبر و امامان به جز حضرت داوود و حضرت سلیمان که یک استثنا بودند همگی انقلاب های خود یک یا مرحله پیش رفتند.

شیطان در سه مرحله می جنگد. جبهه اول حکومت های طاغوت است. اولین هدف امامان و پیامبران کنار زدن حکومت های طاغوت است.

در جبهه دوم شیطان به نفس انسان وارد می شود. و صالحین سعی می کنند جهاد اکبر انجام دهند. این نفس شکسته شود و شیاطن از قلب های انسان ها خارج شود. همه انسان ها از شیطان درونی تهی شوند.

در این مرحله است که وقتی شیطان یاری نمی بیند خود وارد میدان می شود و کثیف می شود و خود مستقیما با صالحان می جنگد. مانند داستان حضرت سلیمان. که شیاطین ظاهر می شدند.

تمام تلاش شیطان برای این است که به این مرحله اخر نرسد و صالحان را در جبهه های اول و دوم درگیر خود کند.

سختی کار امام زمان این است که باید به تنهایی کاری که ۱۲۴ هزار پیامبر نتوانستند انجام دهند را به طور کامل انجام دهد. یعنی حکومت های طاغوت را کنار بزند. مردم را به رشد برساند و وقتی که شیطان ظاهر شد او را نیز شکست بدهد و گردن بزند.

مدرنیسم یک کارکرد دارد و آن قبح زدایی است. مسیر مدرنیسم از این جاده می گذرد که ما باید از همه چیز قبح زدایی کنیم تا بتوانیم آن ها را به نقد و بررسی بکشانیم و پبیشرفت کنیم.

اگر چیزی غیر قابل نقد باشد ما نمی توانیم پیشرفت کنیم. معقتد است تمام عناصر طبیعت میل به شکوفایی و پرده دری دارند. اما در انسان ها این مسئله همیشه صدق نمی کند. اگر چه بعضی از زنان و مردان میل به انکشاف دارند اما خیلی ها هم لباس تقوا دارند و دوست ندارند برهنه بشوند.

در تمام تمدن شرقی مجسمه انسانی نبوده و اگر هم نقشی بوده بر روی دیوار ها و کتیه بوده و در پوشش کامل . اما از ۳ هزار سال پیش تمدن غربی مجسمه های انسان را همیشه برهنه می ساختند تا در نقطه توجه و کانونی باشند و این یکی از مصادیق اومانیسم است.

برای اینکه بتوانند از اسلام قبح زدایی کنند باید بتوانند مفاهیم را عینی کنند. عکس امامان و پیامبران را می کشند . در آثار هنری خدا و فرشتگان را مجسم می کنند تا بتوانند قبح زدایی کنند. چیزی که نباشد که نمی توان به آن توهین کرد.

آمدند و کتاب آیات شیطانی را نوشتند که شما تمام دینتان شیطانی است. و امام ره حکم ارتداد سلمان رشدی را داد و آمریکا را شیطان بزرگ نامید.

در این بین شیطان عینی ظاهر شد. و گفتند باشد ما شیطان هستیم . تا قبل از این . در هنر مدرن و پست مدرن شیطان یک کاراکتر پلید بود. اما در دوره ترانس مدرن شیطان ها بسیار زیبا مفید . مهربان و قدرمتند ظاهر می شوند. فیلم کنستانتین اولین فیلم سینمای ترنس مدرن می باشد. آمریکا اعلام کرد ما شیطان بزرگ هستیم اما تمام قبله شما در تمام حوزه ها و زمینه ها ما هستیم . در هر حوزه ای انسان ها و حکومت ها به دنبال رسیدن به معیار های آمریکا هستند.

اگرچه شیطان نتوانسته قرآن را مانند سایر کتاب های الهی تحریف کند اما استهاله انجام داده. یک مثال کلمه ساعت است. این یک کلمه قرآنی است به معنی قیامت که باید با شنیدن آن لرزه به تن انسان بیفتد. ولی شیطان با وسوسه های خود کاری کرده که کلمه ساعت را بر روی این وسیله ای که زمان سنج است گذاشته شد و بسیار عادی گشت. مفاهیم این دست در قرآن بسیار زیاد است که استهاله شده و اثر گذاری قرآن در ما کم شده است. قرآنی که اگر بر کوه نازل شود متلاشی می شود. بر روی ما هیچ تاثیری ندارد.

چرا ما با توهین به پیامبران و قرآن ناراحت می شویم و تظاهرات می کنیم. اما کسی بابت کشیدن نقاشی های عینی از امامان تظاهرات نمی کنند. چند سال بعد عوارض این کار ها مشخص می شود. تمام مراجع این کار را حرام می دانند .

ضد استراتژی امام در پاسخ به آمریکا این بود که اگر در برابر دین ما بایستید ما در برابر دنیای شما می ایستیم. کوچکترین حرکت جامعه مسلمین در تحریم کالا های دانمارک و غرب باعث گریه کردن نخست وزیر این کشور شد که یکی از بزرگترین بازار های خود را از دست داده است. یعنی برای مقابله با غرب باید در مقابل دنیای آن ها بایستیم . باید کپیتالیسم آن ها را هدف بگیریم. تا نابود شوند.