جلسه ۷۱
جامعه رشیده
این جلسه بررسی تاریخ معاصر پاکستان و اتفاقات مربوط به زمان سخنرانی می باشد. که بی نظیر بوتو با چراغ سبز آمریکا به پاکستان بازگشت و به خاطر مخالفت های جریان حاکم در یک عملیات تروریستی کشته شد.
این ماجرا یکی از مثال های نقض تقسیم بندی قوای منتسکیو است که با سه قوای مقننه مجریه و قضاییه سعی در اداره حکومت را دارند. و در این ماجرا دیدیم که این قوای سه گانه کارساز نبودند و جامعه تا مرز فروپاشی جلو رفت.
پاکستان با تمام قدرت و سلاح اتمی که دارد یک جابجایی قدرت ساده امکان پذیر نیست و امنیت وجود ندارد.
جهان سلطه گر آن چه را که در کشور های تحت سیطره خود می خواد یک جامعه بدون نظام است که به راحتی بتواند مهره های خود را جابجا کند. به دروغ اعلام می کنند که می خواهند در کشور های دیگر سیستم ایجاد کنند اما کشوری که سیستم داشته باشد دیر یا زود مستقل می شود و کشور سلطه گر نمی تواند آن را اداره کند.
ژان ژاک روسو برای قوای سه گانه دو اصل مطرح کرد. یکی اینکه این سه از یک دیگر مستقل کار کنند که نشدنی است و حتما با یکدیگر همپوشانی هایی دارند. و دیگری این که هیچ کدام نتوانند دیگری را منحل کنند. و یک نیروی چهارم به نام ارتش تعادل بین این سه نیرو را ایجاد کند. نیرویی که اکثرا با کودتا همیشه قدرت را به دست میگیرد.
همچنین این سه قوا در عرض یک دیگر نیستند بلکه در طول هم هستند. اول قوه مقننه. سپس مجریه و در نهایت قضاییه.
در این کشور ها مردم واقعا هیچ کاره هستند و همان طور که گفته شد این ارتش است که در زمان های بحران وارد می شود.
در کشور ما نقش این متعادل کننده به عهده رهبری گذاشته شده است. اگر در ایران نیز رهبر نبود اتفاقاتی که در جابجایی قدرت ها در کشور رخ می داد به مراتب شدیدتر از پاکستان بود .
اینکه غربی ها در کشور هایشان ثبات دارند به خاطر برون ریز تنش ها و فشار های تمدنی است . وگر نه در خود فرانسه بار ها این فشار ها باعث برون خشونت های اجتماعی بسیاری شده است. مانند اتش سوزی گسترده خودرو ها در فرانسه.
در جامعه اسلامی ما قوای سه گانه نداریم و تمام این قدر در اختیار پیامبر و جانشینانش امامان معصوم است.
حتی در جامعه بیولوژیکی نیز در بدن این قوا جدا نشده اند بلکه در جزیی به نام ساقه مغر متمرکز شده است.
مهم ترین بخش بدن سیستم عصبی مغزی است و مهم ترین بخش آن ساقه مغز است. کروموزوم ها حد هویت ما را مشخص می کنند و ساقه مغز حد حیات ما را. اگر ساقه مغز از کار بیفتد مرگ مغزی رخ می دهد و اعضا و جوارح اهدا می شوند چرا که دیگر انسان زنده نیست.اگر چه اندام ها و ارگان ها کار می کنند ولی دیگر این حیات ارزشی ندارد.
نقش ساقه مغز در بدن همانند نقش امام در جامعه است. امام عادل معصوم مجتهد نه هر خلیفه ای که سراسر شهوت و جهل و غضب است.
اینکه بیش از یک میلیارد مسلمان در جهان اینقدر ذلیل هستند به خاطر عدم پیروی از امام عادل و با عصمت است.جامعه ای رشید است که بتواند درک کند برای مدیریت خود نیاز به همچین امامی دارد نه کسی که با انتخاب غربی ها سر کار گذاشته شود.
در جامعه بیولوژیکی اسلامی تفکیک قوا داریم ولی تعریف آن ها متفاوت است. همان طور که در بدن انسان قوای شهویه غضبیه فکریه فطریه و … داریم در جامعه اسلامی نیز قوا اینگونه تعریف می شوند.