تهدید امنیت ملی

امنیت به معنی توازن آسیب پذیری در درون و تهدید در بیرون است.

آسیب پذیری درون از نیاز به وجود می آید. هر چقدر نیاز ما کمتر باشد آسیب پذیری کمتری دارید.

بیو دکترین های امنیت ملی یکی لاک پشت است و دیگری صدف. نقطه قوت لاک پشت همان لاک آن است. ولی همین نقطه قوت می تواند به نقطه ضعف آن تبدیل شود. اگر به روی لاک برگردد.

ما از سال ۵۸ تا ۷۲ استراتژی ضربه اول را داشتیم. به این معنی که ما زمین بازی را تعریف می کردیم و دیگران با قواعد ما و در زمین ما بازی می کردند.

امنیت بر ۴ ستون استوار است. نظامی گری. سیاست. اقتصاد. فرهنگ .

امنیت دولت سازندگی فقط بر اقتصاد بود.

دولت اصلاحات به دنبال تنش زدایی بود تا بتواند منافع ملی را کسب کند.

از حالت عادی به تنش به تشنج و بحران ۴ وضعیت داریم. اولا با تمام کشور ها که تنش نداریم. ثانیه تنش زدایی تا کجا.

با امریکا و اسراییل هم تنش زادیی کنیم؟

امریکا اول نیروی نظامی خود را با لباس فرم و رسمی وارد یک کشور می کند. سپس بعد فرهنگی و اقتصادیش را به آنجا می فرستد و در آخر دیپلمات های سیاسی خود را روانه می کند.

ما فقط دیپلمات می فرستیم و فکر میکنیم کافی است.

اثر سیاست ضربه اولی ما شد حزب الله لبنان که افتخار جهان اسلام است. اگر آن زمان هم مثل الان دنبال منافع ملی بودیم و فقط محکوم می کردیم هیچ حزب الله لبنانی نبود که در صف اول جبهه از ایران مراقبت کند .

در قضیه صدام ما کم کاری کردیم دریای خزر را از دست دادیم و تمام اینها به خاطر سیاست خارجی نادرست و امنیت ملی تبیین نشده ما بود.

همه قبول دارند که لیبرالیسم با دین ضدیت دارد اما در کشور ما شعار همه ایجاد مناطق آزاد تجاری است که محل استقرار نیروهای اقتصادی لیبرالیسم است.

انتفاضه در عراق شکل گرفته . تمام انتفاضه ها چند ویژگی مشخص دارند. اول اینکه رهبر ندارند. دوما مسجد محور هستند . درونی است و از بیرون نشات نمی گیرد. شعار الله اکبر را دارد.

باید سیاست های خارجی و دکترین های امنیت ملی کاملا تبیین شده و در اختیار همه مردم قرار بگیرد. مثل قانون اساسی . هیچ چیز پنهانی ندارد. تمام کشور ها و خود آمریکا هم آن را به صورت ازاد در اختیار همه قرار داده است.